جدول جو
جدول جو

معنی په دکته - جستجوی لغت در جدول جو

په دکته
عقب مانده
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شایع شده
فرهنگ گویش مازندرانی
پشت گردن، بازگشت
فرهنگ گویش مازندرانی
کنار، بغل، همسایگی، کتف
فرهنگ گویش مازندرانی
عضله ی ساق پا
فرهنگ گویش مازندرانی
گونه ای بستن روسری که آن را به جای بستن در زیرچانه در پس سر.، پس گردنی
فرهنگ گویش مازندرانی
ارتفاعی در نزدیکی سنگرج سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
انتهای اجاق در کومه ی گالشی، پیرامون اجاق
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی که هنگام راه رفتن از دیگران عقب بیفتد، بازمانده در
فرهنگ گویش مازندرانی
فرد مبتلا به آماس بدنی در اثر کار افتادن کلیه ها (نفریت)
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی که با کار یا سخن ملامت بار دیگران آزرده خاطر شود
فرهنگ گویش مازندرانی
پافشاری، بهانه جویی
فرهنگ گویش مازندرانی
احساس خطر، صدای خطر، شایع شده، اتفاق
فرهنگ گویش مازندرانی
پس مانده، جامانده و وامانده، لاغر شده
فرهنگ گویش مازندرانی
خوب پخته شده، جا افتاده، سرشناس
فرهنگ گویش مازندرانی
به پایین افتادن
فرهنگ گویش مازندرانی
شایع شده
فرهنگ گویش مازندرانی
پس انداز
فرهنگ گویش مازندرانی
به پشت افتادن و سقوط ناگهانی از شنیدن خبری هولناک، لاغر
فرهنگ گویش مازندرانی
فراموش کردن رخدادها و در گذشتن از آن، عقب ماندن
فرهنگ گویش مازندرانی
اخم نمودن، آماس نمودن بدن
فرهنگ گویش مازندرانی
دسته ی تلم (محفظه ی چوبی کره گیری) وسیله ی دوغ زنی و کره گیری
فرهنگ گویش مازندرانی
رسیدن خربزه و میوه هایی مانند زردآبو و شلیل
فرهنگ گویش مازندرانی
میوه ی آب لبمو، جمع شدن آب در مکانی، فردی که آب تنی کرده
فرهنگ گویش مازندرانی
۲معشوقی که بدون اجازه ی پدر و مادر به همراه عاشق روانه شود.، پس افتادن، لاغر شدن و به تحلیل رفتن، تنگ دست شدن، ظاهر شدن، نمایان شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
گاو از گله جدا شده گاو گم شده
فرهنگ گویش مازندرانی